«یک صحنه ثابت در دفتر کار مینیمال: رئیس پشت میز بزرگ نشسته و در حال امضا کردن اسناد است؛ کارمند جوان آرام و کمحرف کنار میز ایستاده و فقط پوشهها را به رئیس میدهد، بدون اینکه نگاهش را جلب کند. نور طبیعی از پنجره، حس قدرت در رئیس، حس فروتنی در کارمند. جزئیات واقعی، حالت چهرهها طبیعی، فضا کاملاً حرفهای و ساده.»
رونالدو در لباس رئال درحال سو کشیدن که لباس خود بادآورده است
عکس فرعون
در میان موشک باران شهر جنگ زده غزه،که دود های غلیظ تمام آسمان را سیاه کرده اند،و زنان و کودکان گرسنه از قحطی جنگ که بی جان بر زمین افتاده اند،از وسط آسمان شکافی از نور گشوده شده که منجی عالم بشریت امام عصر عج با دستهایی رو به آسمان در حال فرود بر زمین و نجات غزه است و در این میان هاله ای از تصویر نتانیاهو در گوشه ای که از ترس به خود شوکه شده پدیدار است که با وحشتی در چشمانش،به آن زنان و کودکان اشاره میکند وگویی که التماس میکند به او کمک کنند
مادری که در میان موشک باران شهر جنگ زده غزه،که دود های غلیظ تمام آسمان را سیاه کرده اند،بدون هیچگونه توجهی به موشک باران،طفل سرتا پا بخون نشسته خود را در آغوش گرفته و زجه زنان به اطراف میدود و درخواست کمک میکند.و در این میان هاله ای از تصویر نتانیاهو و ترامپ در آسمان پدیدار است که با خنده شیطانی خودشان،به آن زن و کودک اشاره میکنند
کودکانی که در میان موشک باران شهر جنگ زده غزه،که دود های غلیظ تمام آسمان را سیاه کرده اند،بدون هیچگونه توجهی به بازی کردن و کودکی مشغولند.آنان در میان آهن پاره های باقیمانده از موشکها،کودکی را سُر میخورند،بی آنکه حتی لقمه ای نان برای خوردن داشته باشند.و در آنسوی شهر گویی گودالی عمیق از نور تمام شهر را گسترده و بدنبال آن در اطرافش چه مادرانی که فرزند در آغوش خود به این سو و آن سو هراسان میدوند.
کودکی در میان خرابه های شهر جنگ زده غزه،که دود های غلیظ تمام آسمان را سیاه کرده اند،عروسکی در آغوش خود دارد و همچنان از ترس بخود میلرزد و به دنبال پناهگاه امنی میگردد.و در آنسوی شهر گویی دریچه ای به نور گشوده شده و کودکی ایرانی او را به استقبال آرامش میخواند.
