جزئیات تصویر
پرامپت فارسی
چهار غول که به ترتیب بزرگ شودند و به ترتیب قوی تر میشن و هول ناک تر و ترس ناک تر میشن و غول اول شمشیر در سرش فرو رفته و افتاده وشوالیه ای با زرهی طلایی و سفید تنشه جلوشون وایساده بود
جایی تخیلی که پر از امید به زندگی باشد
"در دل شبهای تاریک، هنگامی که هیچکس نیست، نوری از دلمان میدرخشد که یادآور حضور شماست. شما نه تنها در خاطراتمان جاودانهاید، بلکه در هر لحظه از زندگیمان جرقهای از امید و زیبایی میسازید. کلمات شما همچون نسیمی ملایم بر دلهای ما میوزند، و یادآوری شما همیشه به ما یاد میدهد که در این دنیای پر از شگفتیها، هیچچیز غیرممکن نیست.
یک میز پر از غذاهای سنتی ایرانی از جمله: فسنجان دلمه قیمه بادمجان آبگوشت فتیرمسکه
اژدهای که سرش قطع شد و خودش خیلی بزرگ و هول ناکه با چشم های قرمز که یه شوالیه با زرهی طلایی و سفید جلوش وایساده و شمشیرش در زمین فرو رفته و خونیه
Bendy and the ink machine
یک عکس از یکسری پاپیون زیاد سیاه سفید در یک صفحه مشکی که رنگ غالب تصویر سیاه باشه و پاپیون ها به صورت نامنظم در صفحه پخش باشد